من ماندم و ۱۶ جلد
لغت نامه که هیچ کدام از واژهایش
مترادف “دلتنگی” نمیشود…
کاش دهخدا میدانست دلتنگی معنا ندارد!!
درد دارد…
سایتی سراسر عاشقانه
عشق یعنی :
وقتی نیستش به یادشی و می خوای باهاش باشی
وقتی باهاشی همش می خوای نگاش کنی
وقتی نگاش میکنی دوست داری از ته قلب شاد باشه
و وقتی داری نگاش میکنی و میفهمی از ته قلب خوشحاله عاشق تر شی . . .
برای لب هایت لبی دارم
برای چشمهایت چشمی
برای دستهایت دستی
اما برای دلت ، دلی دارم که خانه ات می شود ، برای همیشه . . .
.
.
میخـــوام دنیـــا نبـــاشه
اگـه اونــی که دنیــامــه نبــاشه . . .
.
عشق را آنگونه که هست دیدم و تــــو را آنگونه که بودی
خواستم
تو را همین گونه که هستی میخواهم
چون همین گونه مرا عاشق خودت کردی
همینگونه مرا اسیر عشق و محبتهایت کردی
از وقتی آمدی ، آمدنت برایم یک حادثه شیرین در زندگی ام
بود