گاهی مجبورم بغض هایم را
با خنده های بلند خفه کنم
که دیگران نگویند دیدی ؟ بالاخره شکستی
سایتی سراسر عاشقانه
گاهی مجبورم بغض هایم را
با خنده های بلند خفه کنم
که دیگران نگویند دیدی ؟ بالاخره شکستی
دوست داشتن از عشق برتر است .
و من هرگز خود را
تا سطح بلند ترین قله ی عشق های بلند
پایین نخواهم آورد .
تو اینجایی !
کنار دستم ..
شانه به شانهی زندگیام تو اینجایی !
لابه لای زبان گنگ این
حروف ..
در فاصلهی بین سطرهایم ..
در ابتدای هر بند، لبخند به دست نشستهای نه
قصر می خواهم نه باغی سر سبز
تنها پنجره ای می خواهم رو به خوشبخت ترین
کوچه دنیا که گاهی فقط گاهی تو از آن میگذری…
تو هم که ندانی نسیم عطر تنت را به
همراه می آورد،
تو هم که نخواهی
“به یادت هستم
آسمان به آسمان،
کوچه به کوچه،
لحظه به لحظه
من ماندم و۱۶جلد لغت نامه که هیچ کدامش مترادف این دلتنگی لعنتی من نمیشود
کاش دهخدا بداند که دلتنگی معنا ندارد …درد دارد…
در پی آن نگاه های بلند ،
حسرتی ماند و
آه های بلند!
بگین برگرده…!!!
گلوم زخمه از بغض هایی که وا نشده