از روستای چشم تو گذر کردم به شهر عشق / شهری که این غریبه در آن گم نمی شود .
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست / محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست / از تو تا ما سخن عشق همان است که رفت / که در این وصف زبان دگری گویا نیست .
خوشبختی مثل پروانه است ، اگه دنبالش بری فرار میکنه ، ولی اگه بایستی رو سرت میشینه ، برات آرزوی یک دنیا پروانه دارم .
زنده بودنم با تو بودن است و نفس کشیدنم به هوای توست ، دوستت دارم .
دیده ام خورشید را در خواب ، تعبیرش تویی / خواب در یاد شب مهتاب ، تعبیرش تویی / خوب من خواب تو را دیدن در این دنیای بد / چون گل روییده در مرداب ، تعبیرش تویی .
هست آن نیست که هر لحظه کنارت باشد / هست آن است که هر لحظه به یادت باشد .
تا بپیوندد به دریا کوه را تنها گذاشت / رود رفت اما مسیر رفتنش را جا گذاشت / هیچ وصلی بی جدایی نیست ، این را گفت و رود / دیده گلگون کرد و سر بر دامن صحرا گذاشت .
عشق گلی است که اگر آن را به قصد تجزیه و تحلیل پرپر کنید ، هرگز قادر نخواهید بود که آن را دوباره جمع کنید .
صبح بی تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد / بی تو حتی مهربانی ، حالتی از کینه دارد .
طنین نبض بارانی / بلوغ چشمه سارانی / تو را من دوست می دارم / و می دانم که می دانی .